به گزارش مجله خبری نگار، به نوشته روزنامه الاخبار چاپ لبنان، مدتی است نیروی هوایی سوریه در حدفاصل شهرک الرصافه در حومه جنوبی استان رقه تا شمال منطقه جبل البشری که گروهکهای داعشی برای غارت ذخایر و مهمات به پایگاههای ارتش سوریه و دیگر نقاط حمله میکنند، عملیاتهای فشردهای انجام میدهد.
برخی منابع میدانی به الاخبار اعلام کردند که داعش در عملیاتهای خود در بخش بیابانی واقع در حدفاصل استانهای رقه، دیرالزور، حمص و حماه بر شیوههای جنگ چریکی تکیه میکند که ایجاد تغییری در نقشه کنترل مناطق را دشوار میسازد. از آنجایی که داعش گروهکهای خود را در منطقه دور از هم مستقر میکند، عملیات تعقیب و بازداشت آنها دشوار است و به شکل خاص در مناطق جنوب دیرالزور در مرز حومه شرقی حمص دو مدل حمله انجام میشود، شکل اول منظم که در آن کاروانهای ویژه امدادرسانی به ارتش یا کاروانهای تجاری در هر حمله با ۵۰ تا ۷۰ نیرو که با خودروهای شاسی بلند و موتورسیکلت جابهجا میشوند، هدف قرار میگیرند، و شکل دوم با گروههای کوچکی انجام میشوند که تعداد آنها در بهترین حالت بیشتر از ۱۰ تن نیستند، این روش بر تیراندازی از راه دور قبل از فرار و استفاده از ویژگی جغرافیایی بیابان متکی است.
نکته قابل توجه این است که این حملات منظم با امواج پارازیت در وسایل ارتباطی سوری که منبع آنها پایگاه التنف است، همراه هستند، گزارشها حاکی از این هستند که گروهکهای داعشی که چنین عملیاتهایی را اجرا میکنند، دادهها و اطلاعات مربوط به مسیرهای مورد استفاده ارتش سوریه برای امدادرسانی به مناطق واقع در عمق بیابان و یا مسیرهای مورد استفاده کاروانهای تجاری را به دست میآورند و منبع این اطلاعات در اکثر موارد نیروهای آمریکایی و انگلیسی مستقر در پایگاه التنف هستند.
طبق اطلاعاتی که روزنامه الاخبار به دست آورده، تعداد داعشیهای موجود در این منطقه بیابانی نزدیک به ۱۵۰۰ تن است و هر گروهک تقریبا ۵۰ عضو دارد، این تروریستها نمیتوانند برای مدت طولانی در یک نقطه ثابت بمانند و یا اینکه برای به کنترل درآوردن منطقهای به صورت مستمر حملاتی انجام دهند، زیرا آن نقطه با حملات هوایی و محاصره زمینی، به آسانی به قتلگاهی برای آنها تبدیل خواهد شد.
نیروهای سوریه عملیاتهای پاکسازی دورهای را در این منطقه انجام میدهند؛ اما کنترل منطقه گستردهای، چون این بیابان که از نظر جغرافیایی به خاک عراق متصل است، نسبتا دشوار محسوب میشود. از آنجایی که بزرگترین تجمعهای داعش در شمال منطقه کاهش تنش اطراف شهرک التنف و اردوگاه الرکبان موسوم به منطقه کیلومتر ۵۵ قرار دارند و هر حرکت داعش به سمت مناطق جنوب دیرالزور و یا شرق حمص از آنجا آغاز میشود، تامین امنیت مسیرهای اصلی مواصلاتی استانها و مسیرهای امدادرسانی در راس فهرست اهداف سوریه قرار دارند. داعش بر پشتیبانی واشنگتن از این منطقه تکیه دارد و نزدیک شدن نیروهای سوریه به آن تهدیدی مستقیم برای داعش به حساب میآید، دادهها نشان میدهند که داعش با نیروهای موسوم به "ارتش تکاوران انقلاب" وابسته به نیروهای آمریکایی که با ماموریت حفاظت و رصد در اطراف پایگاه التنف و داخل اردوگاه الرکبان مستقر هستند، روابط تجاری دارد.
ریچارد بل، فرمانده نیروی ماموریتهای مشترک ابتدای ماه جاری میلادی وارد منطقه التنف شد تا پس از نشست اولی که مه گذشته برگزار شده بود، نشست دومی را با مهند الطلاع، نماینده فرماندهی گروه "ارتش تکاوران انقلاب" و با هدف استخدام شبهنظامیان جدیدی در صفوف گروههای همپیمان با ائتلاف ضد داعش و افزایش تعداد پایگاههای حفاظتی در اطراف پایگاه التنف برگزار کند. استخدام تعداد بیشتری از جوانان با حقوقهای خوب با توجه به کاهش فرصتهای شغلی و گسترش فقر در اردوگاه الرکبان به معنای حفاظت از اردوگاه برای بلند مدت و نیز درگیر شدن آنها در پروندههای امنیتی است که مانع از بازگشت آنها به سوریه در آینده خواهد شد.
به نظر نمیرسد که نیروهای ائتلاف مخالفتی با این داشته باشند که الطلاع فرمانده حیاط خلوت داعش باشد و یا اینکه روابط تجاری با داعش داشته باشند، آنچه اهمیت دارد بقای هرچه طولانیتر در منطقه است و این به بسته شدن مسیر بینالمللی دمشق-بغداد کمک میکند. گروههای داعشی پیش از این به التنف و یا پایگاههای گروههای وابسته به ائتلاف در این بیابان حملهای نداشتهاند و تمرکز خود را بر پایگاهها و مسیرهای ارتش سوریه گذاشتهاند و این عمق روابط داعش با آنهایی را که در منطقه کیلومتر ۵۵ هستند، نشان میدهد.
فرماندهان گروههای الرکبان به استمرار کارشکنیها در امدادرسانی به اردوگاه تحت کنترلشان و ممانعت ساکنان آن از بازگشت به مناطق تحت کنترل دولت سوریه تشویق میکنند، زیرا با برچیده شدن اردوگاه و تخلیه آن از غیرنظامیان، اردوگاه به یک منطقه نظامی تبدیل میشود که احتمال دارد دولت سوریه هر زمانی به آن حمله کند و نیروهای ائتلاف دیگر بهانهای برای ماندن در التنف نداشته باشند و گروهها را با نبردی مواجه میکند که به دلیل تفاوتها در تعداد نیروها و تجهیزات هرگز قادر به مقاومت طولانی مدت در آن نخواهند بود.